تا بار گذاری صفحه کمی صبر کنید
اسکندر مقدونی
Alexander the Great
اسکندر دست به اقداماتي زد که در وحدت قسمت هاي کوچک حکومت وي موثر واقع شد. ولي اقدامات و تدابير وي در ايجاد يک ملت واحد ايراني و يوناني که اسکندر آرزوي آنرا داشت به نتيجه نرسيد.
حتي تماميت و استقلال کشوري که اسنکندر، باني و موسس آن بود تضمين و تامين نگرديد و در شرق، صور و اشکال سياسي جديدي پيدا شد و تمدن و فرهنگ يونان با اختلاط و امتزاج با عناصر محلي، رو به توسعه و رشد و نما گذاشت.
در اثر لشکر کشي هاي اسکندر، که به مقياس وسيعي موجبات پيش رفت روابط و مناسبات اقتصادي و سياسي ميان شرق و غرب را فراهم نمود، يک تمدن يوناني بوجود آمد و در شرق مديترانه و آسياي مقدم روبه توسعه نهاد. گرچه نفوذ يونان در ايران ضعيف تر بود اما فتوحات اسکندر در تمدن و تاريخ اين کشور چندين قرن اثر گذاشت.
از جمله اقدامات مهم و اساسي اسکندر در کشورهاي تحت استيلا و تسلط خود مي توان به موضوع شهر سازي اشاره کرد. بطوريکه روايت کرده اند او هفتاد شهر ساخته ولي احتمال مي رود که اين رقم قدري مبالغه آميز باشد. البته کليه شهر هايي که اسکندر آنرا ساخته است به معناي حقيقي شهر نبوده است، بلکه قسمت اعظم آنها دژهاي نظامي به سبک مقدوني بود که در اراضي پادشاه ساخته شده …
امپراطوري اسکندر
در هر حال در دوران سلطنت مقدني در مشرق، مراکز جديد شهري بوجود آمدند که از “اسکندريه” در مصر شروع و به “اوپيان” در ساحل شرق هند خاتمه مي پذيرد.
در ايران و آسياي ميانه چند شهر به نام اسکندريه معروف است، اسکندريه در شوش در تلاقي دجله و ابله، اسکندريه در کرماني، اسکندريه در آراخوسيا (قندهار کنوني)، اسکندريه در آريا (هرات کنوني)، اسکندريه در مرغيان (مرو) و …
سياست شهر سازي اسکندر مبنی بر مقاصد جنگی وی بود و نه اقتصادی یا دولتی. ولی اهمیت این سیاست به تدریج از حدود نیات اسکندر تجاوز کرد و در یک مقیاس نافذتر و منظم تری به وسیله قائم مقامهای اسکندر و وارثان حکومت وی تکیه گاه نیرومندی برای آنها شد.
باید خاطر نشان ساخت که هزاران بازرگان و ضنعتگر یونانی به امید جلب منافع بیشتر در کشورهای مشرق زمین به دنبال قشون اسکندر به راه افتادند. اغلب آنها در شهر های جدید رحل اقامت افکندند و دست به فعالیت زده، تجربیات پر ارزش خودشان را به کار انداختند، و روابط و مناسبات گذشته آنها با مراکز بازرگانی یونان موجب توسعه و گسترش میزان مبادله کالا بین مشرق زمین و یونان گردید.
کشفیات جغرافیایی که در موقع لشکرکشی صورت میگرفت و هم چنین بهبود طرق بازرگانی، در توسعه روابط اقتصادی و تجاری بسیار نافذ بود. یکی از مسائلی که در دوران حیات اسکندر محسوس نبود، ولی بعدا” ثمرات و نتایج زیادی از آن عاید شد، موضوع نفوذ زبان یونان و هنر و دانش آن کشور در مشرق زمین بود که در ایجاد و تاسیس یک تمدن مختلط و ممزوج نقش مهمی ایفا کرد